این چند روز
روزی که بابایی بردت کچلت کرد و از اونجایی که خیلی گریه کرده بودی بابا فردا شبش برات ماهی و کتاب و جور چین خریده بود تا عوض گریه کردنات در بیاد
و بازی با ماهی که اولش بهش میگفتی پیــــژِی و بعد ما گفتی
و بازی با جورچین
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی