باغچه سبز
دیروز بعد صبحانه از ساعت 10 تا 6 بیرون بودیم کلی با ماشین گشتیم کل کوچه و خیابون های تبریز و زیرو رو کردیم و رفتیم سهند خیلی خسته و گرسنه بودیم وتو راه برگشت کنار جاده رفتیم به غذا خوری باغچه سبز خیلی خوش گذشت جای دوستان خالی من و بابابی و تو آبگوشت سنتی خوردیم و خاله رویا بختیاری تو هم ذوق مرگ شده بودی
و این هم خرابکاری تو
با بابا ماهی های تو حوض و مرغ عشق و طوطی ها رو نگاه میکردی و از بغل بابا پایین نمیومدی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی