آخ که چقدر خندیدیم
امروز یاغموری زیاد خسته ام نکرده بود و منم تصمیم گرفتم کمی گلاب به روتون باهاش جیش کردن تو دستشویی رو تمرین کنم
آقا چشتون روز بد نبینه بردمش دستشویی و خاله رویا زحمت کشید و یک جفت دمپایی بچه گانه آورد و به پاش کردم گذاشتمش تو جایی که باید مینشستش و جیش میکرد آخ که چقدر خندیدم
اولش نرمال نشست اما یواش یواش پاهاش باز شد و شد و......
بچه ام کم مونده بود بیفته تو دستشوییخیلی ترسیده بود قیافش شده بود اینو بعد کم کم این بیچاره بچم از ترسش و هی میگفت مــــامــــــان منم میگفتم بله اونم کف دستشویی رو نشون میداد و میگفت آآآآکــــــــ و بعدقیافش شد این خیلی صحنه با نمک و بود اگه قیافه یاغمور و از نزدیک میدید غش میکردید فکر کنم دیگه تا آخر عمر از دستشویی متنفر بشه
اما نگید ها چه مادر بیرحمی آخه یاغمور تو دستشویی جیش کردن و دوست داره منم خواستم کم کم یادش بدم مثل اینکه زیاد تند رفتم